18 اشتباه که هرگز نباید در یک استارتاپ مرتکب شد

استارتاپ ها از ابتدای شروع کار خود مرتکب اشتباهاتی می شوند که برخی از آنها جبران ناپذیر می باشد. کارآفرینی شغلی حساس و دقیق می باشد که در آن اشتباه کردن نه تنها باعث شکست، بلکه باعث از دست رفتن منابع مالی و زمانی بسیاری می شود.

در این مقاله از داناپ ۱۸ اشتباهی که اغلب استارتاپ‌ها مرتکب آن می‌شوند، آورده شده است :

 

1. تک‌ بنیانگذاری :

اگر شما به تنهایی اقدام به تاسیس یک استارتاپ کرده باشید، شانستان برای پیدا کردن سرمایه‌گذار مناسب تقریباً صفر است. به اعتقاد پاول گراهام، غالباً استارتاپ‌هایی که دو نفر به عنوان بنیان‌گذار در کنار هم و به صورت یک تیم در آن شروع به کار کرده‌اند موفق بوده‌اند.

 

2. موقعیت جغرافیایی بد :

فرض کنید که یک خانه‌ای دارید که آن را به بهترین و مجلل‌ترین شکل ممکن ساخته‌اید، اما اگر این خانه در یک موقعیت نامناسب قرار داشته باشد، آیا تمام زحماتتان به هدر نرفته است؟ استارتاپ ها نیز از این قاعده مستثنا نیستند. اگر ذات یک استارتاپ به گونه‌ای است که در جاهایی خاص احتمال موفقیت آن بیش‌تر است، پس بهتر است در آن شهر مستقر شوید، مثل برخی از ایده های سیلیکون‌ولی که غیر قابل بومی شدن در ایران هستند.

 

3. در حاشیه نشستن :

اگر از ترس شکست، از رقابت فرار کنید و به کارتان در یک گوشه و در گم نامی ادامه دهید قطعاً استارتاپ شما به اهداف از پیش تعیین شده‌ی خود نخواهد رسید.

 

4. ایده‌های تکراری :

اگر فردا یک شرکت جدید همانند گوگل به میدان بیاید قطعاً مانند گوگل موفق نخواهد بود. چیزی را تولید کنید که موجب تولید ارزشی جدید شود.

 

5. لجاجت :

لجاجت یا عدم سازگاری قاتل استارتاپ‌هاست. استارتاپ‌هایی که خیره‌سر نبوده‌اند و خود را با نیاز‌ها و خواسته‌های مشتریانشان انطباق داده‌اند توانسته‌اند از شکست نجات پیدا کنند.

 

6. استخدام برنامه‌نویسان بد :

برای شناخت یک برنامه‌نویس خوب از بد، دو راه وجود دارد: یک این که خود شما برنامه‌نویس حرفه ای باشید یا این که فردی با این ویژگی در تیم شما وجود داشته باشد که به وی اعتماد کامل دارید. برنامه‌نویسان استثنایی همواره در اقلیت قرار دارند.

 

7. انتخاب زیرساخت اشتباه :

هر چه سریع‌تر فعالیت استارتاپ شما بزرگ شود، مشخص می‌کند که استارتاپ شما خواهد مرد یا به حیاتش ادامه ‌می‌دهد. اگر به موقع مقیاس فعالیت و مخاطبین استارتاپ شما بزرگ نشود، رقبا از راه می‌رسند و جایگاه شما را اشغال خواهند کرد. مصرف‌کنندگان نیز منتظر نمی‌مانند تا شما از پس این مسئله برآیید و سریعاً به سراغ رقبای شما می‌روند.

 

8. تاخیر در شروع به کار استارتاپ :

قبل از این که استارتاپتان را شروع کنید، درباره‌ی این که آیا استارتاپتان موفق خواهد بود و یا این که آیا اصلاً می‌خواهید این کار را آغاز کنید تردید خواهید داشت. هر چه با تاخیر بیش‌تری استارتاپتان را راه‌اندازی کنید، پاسخ تردید‌هایتان را هم با تاخیر بیش‌تری درخواهید یافت. پس بهتر است با موضوع مواجه شده و هر چه سریع‌تر کارتان را آغاز کنید.

 

9. راه‌اندازی زودهنگام :

راه‌اندازی زودهنگام استارتاپ ممکن است به شکست شما ختم شود؛ زیرا ممکن است که هنوز آمادگی لازم برای اداره و مدیریت یک استارتاپ با رشدی بسیار سریع را نداشته باشید و یا بدتر از آن، محصول قابل قبولی برای عرضه نداشته باشید.

 

10. عدم پیش‌بینی مصرف‌کنندگان محصول :

حتماً در جایی کسی پیدا می‌شود که به محصول شما نیاز داشته باشد، فقط شما هنوز آن مشتری احتمالی را نمی‌شناسید؟ بعید نیست این مشتریان احتمالی اصلاً وجود خارجی نداشته باشند. یادتان باشد که این را بررسی کنید.

 

11. جذب کم سرمایه :

هر اندازه که هزینه کنید، همان قدر نیز نتیجه خواهید گرفت. در صورتی که به اندازه‌ی کافی در استارتاپ خود هزینه نکنید، نمی‌توانید که یک محصول خوب با تمام قابلیت‌های بالقوه‌ای که می‌تواند داشته باشد به بازار عرضه کنید.

 

12. ولخرجی :

خرج کردن زیاد پیش از این که به اندازه‌ی کافی برای پیش رفتن به مرحله‌ی بعد سرمایه به دست آورده باشید، می‌تواند به پایان کار استارتاپ شما منجر شود.

 

13. جذب سرمایه‌ی زیاد:

جذب سرمایه‌ی بسیار زیاد ممکن است باعث شود که شما پیش از این که تولید مفیدی داشته باشید تصور کنید که موفقیت زیادی به دست آورده‌اید. فراموش نکنید که سرانجام این کاربران هستند که باید بیش از هر کس دیگری تحت تاثیر کار شما قرار بگیرند، نه سرمایه‌گذاران.

 

14. مدیریت نامناسب سرمایه :

اگر انتخاب شما میان راضی کردن سرمایه‌گذاران و یا راضی کردن کاربر‌هایتان است، همواره کاربر‌ها را برگزینید. اگر کاربر‌ها راضی باشند، سرمایه‌گذاران شما نیز سرانجام به پول خواهند رسید.

 

15. کاربران را قربانی سود کردن :

همواره برای درآوردن پول زمان هست. ولی این گزاره در مورد راضی کردن کاربرها صادق نیست. شما باید چیزی تولید کنید که آن‌ها در حال حاضر نیازمند آن هستند.

 

16. دست‌هایتان را کثیف کنید :

شما نمی‌توانید تمامی مشکلاتتان را با کدنویسی حل کنید. کسب‌وکار‌ها بر پایه‌ی روابط شکل می‌گیرند. در اجتماع رفته و مردم را ملاقات کنید.

 

17. دعوا میان بنیان‌گذاران :

کشمکش میان بنیان‌گذاران امری رایج است. از آن جا که بنیان‌گذاران ذاتاً جاه‌طلب هستند، گویی همواره ناچار به مخالفت هستند.

 

18. تلاش نامصمم :

فقدان اراده‌ی به سرانجام رساندن یک استارتاپ کمیاب نیست. اگر حس می‌کنید که گزینه‌های دیگری به جز پرداختن به استارتاپتان در زندگی دارید، احتمالاً به صورت ذهنی درگیر آن‌ها خواهید بود.

 

منبع: fundersandfounders

ترجمه: danup

تفاهم نامه بنیان گذاران چیست؟

تفاهم نامه بنیان گذاران، بین موسسین یک کسب و کار نوپا منعقد می شود و از طریق آن وظایف، میزان مشارکت و درصد سهام هریک از موسسین مشخص می شود. این قرارداد تحت عناوین قرارداد موسسین، توافق نامه هم بنیان گذاران، قرارداد هم بنیان گذاران و Co_Founder Agreement، Founders Agreement و Hackathon Collaboration Agreement  هم شناخته می شود.

تفاهم نامه بنیان گذاران چه ارکانی دارد؟

تفاهم نامه بنیان گذاران باید شامل این موارد باشد:

  1. مشخصات بنیان گذاران (Co_Founder details)
  2. وصف پروژه (Project description)
  3. تساوی حقوق و تسهیم سرمایه اولیه (Equity Breakdown & Initial Capital Contributions)
  4. نقش و مسئولیت های هریک از بنیان گذاران (Roles & Responsibilities of each Co_Founder)
  5. حقوق مدیریتی و تصمیم گیری (Managing & Approval rights)
  6. عدم رقابت، محرمانگی و مالکیت معنوی (Non_Compete, Confidentiality & Intellectual Property)
  7. کناره گیری، انحلال و عزل مدیران (Resignation, Dissolution & Removal of directors)

نقش ها و مسئولیت ها در تفاهم نامه بنیان گذاران به چه صورت است؟

یکی از کارکرد های این تفاهم نامه این است که برای موسسین و مخاطبان آنها به طور دقیق تعیین می کند که چه کسی چه نقشی را دارد و چه انتظاراتی به تبع آن نقش از او می رود. در این بخش با تببین هریک از نقش ها و وظایف آنها می خواهیم به شما کمک کنیم که اولا چگونه نقش ها را بر اساس قابلیت افراد بین شان تقسیم کنید و ثانیا اگر نقشی برای شما مقرر شد چه وظایفی را بر عهده دارید.

1.مدیر اجرائی:  ((Chief Executive Officer (CEO)

 مدیر امور اجرائی در واقع مدیر همه افراد است و وظایف تعیین استراتژی شرکت، استخدام و تشکیل تیم ارشد، تصمیم گیری نهایی برای نحوه استفاده از منابع و پاسخگویی نسبت به همه امور را بر عهده دارد.

2.مدیر عملیاتی: ((Chief Operating Officer (COO)

مدیر عملیاتی بر اینکه روند کارها در شرکت به چه صورت پیش می رود نظارت می کند. به عبارت بهتر، مدیریت جزئیات فعالیت ها و پیشروی کسب و کار بر اساس اهداف تعیین شده در هر بازه زمانی بر عهده او می باشد.

3.مدیر مالی: ((Chief Financial Officer (CFO)

مدیر مالی، مدیریت امور مالی را از طریق تعیین بودجه و استراتژی هزینه کرد، تعیین می کند و می گوید که بهتر است چه مخارجی انجام شود و چه مخارجی انجام نشود. تضمین سلامت سیستم مالی شرکت نیز برعهده اوست.

4.مدیر کل: President

وظایف مدیر کل تا حدی مبهم است و باعث می شود برخی استارتاپ ها آن را ضروری تصور نکنند. برخی می گویند مدیر کل مثل یک مدیر منابع انسانی عمل می کند و یا عملکرد کارکنان را کنترل می کند و یا مسائل مالی و استراتژیک را مدیریت می کند.برخی آن را مثل مدیر اجرائی می دانند ولی برای شرکت های کوچکتر.

اینکه یک شرکت احساس نیاز به این سمت کند یا بگوید این خلا را CEO یا COO شرکت به طور کامل پوشش می دهد، بر عهده خود اعضای شرکت است.

5.مدیر بازاریابی: ((Chief Marketing Officer (CMO)

مدیر بازاریابی مسئولیت امور بازاریابی و مارکتینگ را برعهده دارد و وضعیت بازار، فروش محصول، تولید محصول و تبلیغ محصول برای جذب مشتری را زیر نظر دارد.

6.مدیر تکنولوژی: ((Chief Technology Officer (CTO)

مدیر تکنولوژی سیر تکنولوژی را شناسایی می کند و به استراتژی شرکت تبدیل می کند و شرکت را از جهت تکنولوژیک آپدیت نگه می دارد. اگر یک شرکت با فضای آی تی و تکنولوژی رابطه تنگاتنگی دارد نیاز آن به مدیر تکنولوژی مبرم است.

15 نکته در مورد تفاهم نامه بنیان گذاران که باید بدانید:

1.میزان سرمایه اولیه ای که وارد پروژه شده باید به طور دقیق مشخص شود.

2.هرگونه افزایش سرمایه و یا تزریق سرمایه که بخواهد از جانب هریک از بنیان گذاران انجام شود نیاز به موافقت کتبی سایر بنیان گذاران دارد.

3.بودجه بندی هزینه کسب و کار مورد نظر باید توسط تمامی بنیان گذاران تایید شود. همچنین هریک از بنیان گذاران که برای شرکت ولی از جیب خودشان هزینه ای کرده اند می توانند با ارائه رسید و گزارش هزینه ها، هزینه پرداخت شده را از بودجه شرکت دریافت کنند.

4.همه بنیان گذاران سهم یکسانی دارند و مالکیت آنها بر سهامشان نیازی به گواهی جدا از آنچه که در تفاهم نامه ذکر شده ندارد.

5.در یک شرکت تجاری اگر نام یکی از بنیان گذاران به عنوان نام شرکت ذکر شود، به عنوان مثال “شرکت دکتر رحمانی” این شرکت به صورت شرکت تضامنی در نظر گرفته می شود یعنی تمامی مسئولیت ها متوجه دکتر رحمانی می گردد. به همین جهت باید دقت کرد که در چنین حالتی مسئولیت های مالیاتی شرکت نیز به عهده آن شخص بار می گردد.

6.تقسیم سود بین بنیان گذاران به این صورت است که اول هزینه هایی که هریک از بنیان گذاران کرده اند و باز پرداخت نشده به آنها پرداخت می شود و سپس سود باقی مانده بین سایر سرمایه گذاران به طور مساوی تقسیم می گردد.

7.مواردی که نیاز به تایید مدیر دارد به شرح زیر است:

1-7. هر وامی که از طرف شرکت گرفته شود یا بدهی ای برای شرکت ایجاد شود.

2-7. اعلام ورشکستگی شرکت

3-7. انحلال شرکت یا واگذاری کسب و کار و سرمایه

4-7. واگذاری دارایی های معنوی شرکت مثل ایده، علامت تجاری و…

5-7. انعقاد هرگونه قرارداد با موسسین یا اعضای خانواده آنها یا وابستگان هریک از اشخاص مذکور

6-7. افزایش سهم از سرمایه برای هر فرد به هر میزان

7-7. قبول عضو جدید در شرکت

8-7. اصلاح تفاهم نامه

8.یک بنیان گذار موظف است همه فرصت های تجاری و یا فعالیت های رقابتی مرتبط با فعالیت شرکت را به آنها اطلاع دهد و شرکت نیز متقابلا 15 روز وقت دارد تا اعلام کند که از آن فرصت استفاده می کند یا نه. اگر طی 15 روز اعلام کرد که آن فرصت را نمی خواهد یا نظرش را اعلام نکرد، فرد می تواند خود مستقلا آن طرح را دنبال کند و اگر شرکت از آن طرح استقبال کند ولی در میانه راه آن را متوقف نماید نیز، فرد ارائه دهنده آن طرح می تواند خود مستقلا طرح مورد نظر را دنبال کند.

9.اگر موسسی مالکیت 1 درصد یا کمتر سهام شرکتی که تجارت عمومی دارد را بدست آورد، رقابت با شرکت محسوب نمی شود و ناقض تعهد وی به عدم رقابت نیست.

10.هرگونه اختراع، پیشرفت، نوآوری، ایده و… که توسط موسس به تنهایی یا به کمک دیگران در زمان عضویت ویا ارائه خدمات وی به شرکت، فارغ از اینکه این نوآوری، ایده و .. در زمان و مکان کاری مقرر آن شرکت شکل گرفته یا نه، و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با پروژه مرتبط باشد، و یا در نتیجه وظایف مقرر در شرکت بنیان گذار به آن رسیده باشد یا از طریق استفاده از منابع شرکت باشد و یا نشان تجاری، امتیازنامه، کپی_رایت و … همگی تحت حمایت حقوق مالکیت فکری بوده و احترام به آنها الزام آور است و اصولا در قراردادها این موارد به تفصیل ذکر می شود و الزام به حفظ حقوق مالکانه آنها توسط طرف های قراردادی امضا می شود.

11.محرمانگی به دو صورت در قراردادها ذکر می شود، یا به صورت یک شرط ضمن عقد ذکر می گردد ویا به صورت یک قرارداد جداگانه مورد توافق طرفین قرار می گیرد. ولی برای آشنایی مختصر باید بیان کرد که محرمانگی برای حفظ اطلاعات غیر عمومی شرکت که دارای ارزش تجاری است و یا جز دارایی های معنوی شرکت محسوب می شود، از افشا می باشد. اما در مواردی مثل وکیل یا مشاور حقوقی که برای انجام وظایفش نیاز به این اطلاعات دارد و یا در مواردی که یک سرمایه گذار یا توسعه دهنده تجارت مخاطب است و یا زمانی که مراجع رسمی و قضایی مدرکی را مطالبه می کنند، می توان از این شرط عدول کرد.

12.برای سرمایه گذاری طرف ثالث به رضایت تمامی موسسین نیاز است و همه موسسین می توانند در مذاکرات با سرمایه گذار شرکت نمایند.

13.ممکن است یکی از موسسین یا تعدادی از آنها با ارائه یادداشتی کتبی از شرکت کناره گیری کنند و یا اکثریت موسسین با اعلام کتبی یکی از بنیان گذاران را برکنار کنند، ولی اگر تک تک موسسین نیز کنار روند و یا عزل شوند شرکت تا زمانی که یکی از آنها باقی مانده باشد، پابرجاست و در چنین وضعیت هایی سهم هریک از بنیان گذاران از سرمایه با توجه به مفاد قرارداد به آنها پرداخت می شود.اما اگر تمامی موسسین کنار روند و یا عزل شوند، در چنین حالتی تفاهم نامه بین آنها نیز خاتمه می یابد و شرکت نیز منحل شده و دارایی ها و مسئولیت های شرکت بین موسسین تقسیم می شود.

14.در حالتی که تمامی موسسین رای به انحلال شرکت دهند و یا هیچ یک از آنها در شرکت باقی نمانند تمامی دارایی مادی و معنوی شرکت برای فروش گذاشته می شود و برای فروش دارایی ها موسسین برای پیشنهاد قیمت در اولویت هستند. بعد از فروش دارایی ها، مقادیر بدست آمده ابتدا صرف بازپرداخت هزینه هایی که توسط موسسین صرف شده ولی به آنها برگردانده نشده می گردد و سپس مقدار باقی مانده به طور مساوی بین سایرین تقسیم می شود.

15.فرآیند حل اختلاف جز مواردی است که در تمامی قراردادها پیش بینی می گردد. در اینگونه قراردادها اصولا طرفین به سراغ روش داوری برای حل و فصل اختلاف می روند که می تواند به صورت انتخاب فردی مشخص به عنوان داور یا مرجع مشخص یا تعیین فرآیندی برای انتخاب داور در آینده باشد. این توافق بر سر روش داوری یا به صورت یک بند قراردادی در خود قرارداد ذکر می شود و یا به صورت یک قرارداد داوری جداگانه منعقد می شود. در تفاهم نامه هایی به این سبک که قرارداد اصلی مانند یک قرارداد نفتی طولانی نیست اصولا به تعیین بند داوری اکتفا می شود.

 

منبع:https://vanda .ir

چند نکته که برای مصاحبه رفتن باید دقت کرد

  • ‏ قبل از مصاحبه حتما وب‌سایت  شرکت رو خیلی خیلی مطالعه کنید. این نشون میده که شما چقدر مشتاق استخدام شدن توی اون شرکت هستید.من همیشه می‌پرسم که « شرکت ما رو چقدر می شناسید؟»، و جواب‌های مثل «هیچی» یا «فقط می‌دونم نرم‌افزار و گیم تولید می‌کنه» خیلی رو اعصابه ،اول مصاحبه انرژی منفی میده

 

  • ‏فرمت رزومه‌تون خوب باشه.
  • این یکی خیلی جدیه. فرمت رزومه تأثیر اولیه سنگینی روی مصاحبه کننده می‌گذاره، و پیش‌فرض ذهنیش رو در مورد شما تنظیم می‌کنه. مطمئنم که نمی‌خواید مصاحبه رو از نقطه زیر صفر شروع کنید. پس به فونت، چیدمان، بولت، فهرست و ... توجه کنید.اگر developer هستین تمام زبان های برنامه نویسی رو که در حد hello word باهاش کار کردی تو رزومه ننویسید .یه مصاحبه کننده فنی میفهمه که نمیشه همه اینا رو باهم به صورت حرفه ای  بلد بود . ونکته دیگه یه developer  خیلی جالب نیست  ICDL رو جزء مهارت هاش تو رزومه بنویسه   

 

  • ‎‏توی رزومه‌تون دروغ نگید! مطلقا!
  • خوب توصیف کردن با دروغ گفتن فرق می‌کنه. رزومه باید «بهترین توصیف صادقانه» از شما باشه.
  • فهمیدن دروغ‌های رزومه، برای کسی که ۲۰, ۳۰ تا مصاحبه کرده باشه اصلا کار سختی نیست. و تقریبا هیچ‌کس آدم دروغگو رو استخدام نمی‌کنه.

 

  • ‏اول مصاحبه محکم دست بدید!
  • به نظر بی‌اهمیت و مسخره میاد، ولی دوست داشته باشید یا نه، تأثیر اولیه‌ای که روی مصاحبه کننده می‌گذارید خیلی مهمه. شل و ول دست دادن همه جا بده، تو مصاحبه خیلی بدتر.

 

  • توی مصاحبه حتما سؤال کنید. به سؤال‌هاتون هم از قبل فکر کنید و سؤال‌های خوب آماده کنید. مصاحبه‌کننده‌ها معمولا ازتون می‌خوان که سؤال بپرسید، اگر هم نخواستن خودتون بخواین
  • ‏ اینا سؤال‌های خوبی هستن برای پرسیدن:
  • شما خودتون از بودن در اینجا راضی هستین؟
  • انتظار دارین من چه چیزی به شرکت شما اضافه کنم؟
  • شرح وظایف شغل مورد نظر چیه؟
  • و هر سؤال دیگه‌ای که نشون می‌ده شما براتون مهمه که شرکت و شغل آیند‌تون چیه و به هرقیمتی کار رو نمی‌خواین!
  • ‏ارتباط چشمی رو فراموش نکنید!
  • شاید درونگرا باشید و حفظ ارتباط چشمی با یه غریبه کار سختی باشه براتون. ولی مهمه که در طول مصاحبه، و موقع حرف زدن خجالتی بودن رو بگذارید کنار و با مصاحبه کننده چشم تو چشم باشید. چشم‌ها بیش از اونکه فکر می‌کنیم پیام منتقل می‌کنن .

 

  • ‏با خودتون کاغذ و قلم ببرید.
  • نکته‌هایی رو که بهتون توضیح داده می‌شه بنویسید. مخصوصا اسم و سمت مصاحبه‌کنند‌ها رو. توجهتون به جزییات و یادداشت کردن توضیحات مهم، تأثیر خوبی روی مصاحبه کننده می‌گذاره.

 

  • ‏شوخ باشید ولی نه زیاد!
  • جاهایی که می‌شه و فضا اجازه می‌ده یه کمی شوخی کنید. ولی خیلی کم. یه سوء تفاهم و برداشت بد از شوخی شما، آخرین چیزیه که تو مصاحبه لازم دارید.

 

  • ‏مرتب لباس بپوشید.
  • نظم یه شایستگیه که تقریبا برای همه شغل‌ها لازمه. وضع ظاهری شما، یه نشونه خوب برای اینه که چقدر آدم منظمی هستید. قرار نیست برند بپوشید ، فقط کافیه مرتب و تمیز بپوشید.

 

  • ‏از زمانی که منتظر نشستید تا مصاحبه شروع شه استفاده کنید!
  • محیط رو ببینید، تعامل بین آدم‌ها رو ببینید، جو غالب شرکت رو ببینید. و اگر شد، توی مصاحبه راجع بهش حرف بزنید

 

  • ‏به موقع برسید!
  • ‏اگر هم اتفاقی افتاد و دیدید که دیر می‌رسید، حتما توی مسیر زنگ بزنید و اطلاع بدید، و موقع رسیدن هم بابتش عذرخواهی کنید. نشون بدید که به آدم‌ها احترام می‌گذارید.

 

  • ‏در مورد محل کار فعلی/قبلی حرفه‌ای باشید.
  • زیرآب مدیر قبلی و شرکت قبلی (حتی رقیب) رو زدن، شاید به نظر جالب و جذاب بیاد، ولی اصلا اینجوری نیست. اینکه به خاطر اختلاف نظر و سلیقه شرکت رو ترک کردید، حرفه‌ای‌تر از اینه که به خاطر بی‌سواد بودن مدیرتون اینکارو کرده باشید!

 

  • ‏چی بشه این شرکت رو ترک می‌کنید؟
  • جواب «هیچی!» بدترین جواب ممکن به این سؤاله! هر کسی باید و باید برای خودش دلایل محکم و خطوط قرمز شفافی داشته باشه که اگه اونا رد شدن شرکت رو ترک می‌کنه. هر شرکتی که می‌خواد باشه!
  • آدمی که هرکاریش بکنی بازم می‌مونه اصلا آدم جذابی نیست:)

 

  • ‏از قیدهایی مثل «صد در صد»، «بدیهیه»، «هر کسی می‌دونه»، «همه همین‌جوری‌ان» و ... استفاده نکنید. یه مثال نقض کافیه تا حرف شما رد بشه و توی آچمز قرار بگیرید. خروج از آچمز کار خیلی سختیه و استرس بی‌خود بهتون اضافه می‌کنه.

 

  • ‏زیاد از خودتون تعریف نکنید!
  • این خیلی دام خطرناکیه. فکر می‌کنید باید همه فیچرهاتون رو توی چشم مصاحبه‌کننده بکنید تا حسابی تحت تأثیر قرار بگیره؟ نه!
  • یه متواضع با اعتماد به نفس باشید، نه یه معصوم بدون اشتباه! حتما به چندتا از اشتباهاتون هم اشاره بکنید!

 

  • شنونده‌ی خوبی باشید.
  • به هیچ وجه توی حرف طرفتون نپرید. جواب سؤال‌ها رو با دو سه ثانیه مکث بدید.
  • اگر مطمئن نیستید که سؤال رو فهمیدید یا نه، چک کنید. مثلا:
  • اگر درست فهمیده باشم سؤالتون اینه که...

 

  • ‏جواب‌های یه کلمه‌ای ندید!
  • ممکنه با مصاحبه‌کننده‌ی کم‌حوصله‌ای طرف باشید که حوصله حرف کشیدن از شما نداشته باشه.
  • دقت کنید که توی جلسه مصاحبه شما باید بیشتر از اون حرف بزنید. جوری نباشه که دو دقیقه سؤال کنه ده ثانیه جواب بدید! از فرصتی که وجود داره بهتر استفاده کنید.

 

  • ‏ کل کل نکنید!
  • اگر جایی نظرتون با مصاحبه‌کننده متفاوته و اون حرف شما رو رد می‌کنه، رندی کنید و بدون اینکه حرفتون رو کامل پس بگیرید، بحث رو تموم کنید. مثلا:
  • تا جایی که من می‌دونم اینجوریه، حتما بعد از جلسه بیشتر بررسیش می‌کنم.

 

  • ‏ یادتون باشه که جلسه مصاحبه دو طرفه‌ است. و شما هم باید توی اون جلسه شرکت رو محک بزنید. مصاحبه‌کننده نماینده خوبی از شرکته و تصویر خوبی از شرکت نشون می‌ده. اگر اون تصویر با شما سازگار نیست، بی‌خیال اون شرکت بشید

 

  • ‏‎چند مورد هم من بگم در مورد مصاحبه کننده و آگهی استخدام:
  • در آگهی استخدام جنسیت افراد رو در شرایط کار نگذارید. حتی استفاده از «ترجیحا» خانم یا آقا به نظرم نادرسته و حتی باید غیر قانونی باشه

 

  • ‏‎تو مصاحبه سوال های شخصی مثل وضعیت تاهل، محل تولد، سن و یا دلیل معافیت نظام وظیفه رو نپرسید .

 

  • ‏‎محل تحصیل فرد رو ملاک رد کردن یا قبول کردن فرد قرار ندید. هر چند شاید به صورت میانگین افرادی که از دانشگاه های شناخته شده تر فارغ التحصیل میشن احتمالا کارآمد تر هستند، ولی فراموش نکنیم استعداد در همه جا هست و کنکور سراسری معیار خوبی برای گزینش نیست.

 

  • از فرد در مورد حقوق و مزایای شغلش نپرسید. هرچند این در خیلی از جاهای دنیا مرسومه، ولی کار اشتباهیه. حقوق و مزایا رو بر اساس توانایی های فرد، شرایط شرکت و بازار کار تعیین کنید

 

  • در مورد اعتقادات مذهبی و سیاسی فرد سوال نپرسید.

 

  • ‏‎ در انتخاب مکان و شرایط مصاحبه حرفه ای عمل کنید. حتما مصاحبه رو در اتاق جلسه یا کار و در جای ساکت برگزار کنید. اگر در محل کار میسر نیست، در خارج از محل کار برگزار کنید.

 

  • ‏‎ بعد از مصاحبه طی حداکثر یک هفته مصاحبه شونده را به روز کنید. حتی اگر هنوز تصمیم نهایی نشده به او خبر بدین که هنوز تصمیم نهایی نشده و تخمینی از اینکه چه مدت باید منتظر باشه.

 

  • ‏‎به همه ی مصاحبه شونده هایی که قبول نشده اند خبر بدین.

 

  • ‏‎ در مورد زمان مصاحبه منعطف باشید و بعد از نهایی شدن آن را عوض نکنید. توجه کنید در خیلی موارد فرد مصاحبه شونده باید از کار فعلی مرخصی بگیرد.

 

  • ‏‎ تمام مواردی که در مورد مصاحبه کننده گفته شد رو هم رعایت کنید. مثل لباس مناسب، دست دادن، سر وقت بودن و غیره!

تیپ شخصیت شناسی با الگوی MBTI

شخصیت : مجموعه ای از ویژگی ها و الگوها نسبتا پایدار در شیوه تفکر ، احساس و رفتار هر فرد که باعث ایجاد تمایز بین افراد مختلف می شود.

تیپ شناسی شخصیت : الگوی برای شناسایی و دسته بندی شخصیت های متفاوت و شناخت بهتر تفاوتهایی انسانی و مدیریت تعارضات است.

MBTI مبتنی بر 4 ترجیح (preference) دوگانه (Dichotomy) است.

 

ترجیحات preference : شیوه برگزیده مغز ماست برای آنکه محیط اطراف مارا دیده ، توصیف و درک کرده و با آنها تعامل می کند. برنامه های از قبل آماده شده ذهن برای تحلیل وقایع و مشاهدات و نشاندادن واکنش دانست.

 

چهار ترجیح دوگانه MBTI

1- درونگرایی (Introversion) / برونگرایی (Extroversion)

2- حسی(Sensing) / شمی (iNtuition)

3-فکری(Thinking) / احساسی عاطفی (Feeling)

4-قضاوتی(Judging) / ادراکی (Perceiving)